۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

گرمابه جمهوری اسلامی

حکایت حکومت و دولت درجمهوری اسلامی مَثَل گرمابه است، و پست ومقام و مسئولیت، لُنگ این گرمابه، این لنگ ساعتی در اختیارتوست و بعد از تو دیگری بر کمر می بندد، اگر آنرا در حمام از تو بستانند، مکشوف العوره خواهی شد، باید دستی در پیش و دستی در پس بگیری و از حمام بدر شوی، ممکن است کودکان خیره سری هم در حمام باشند و تو را بدون لنگ ببینند و هو کنند - که همیشه هستند - انگار برای این کار زاده شده اند و حقوق می گیرند!
  این پست و مقام ستارالعیوب است، تا می‌توانید به هر حیله و ترفند، این لنگِ پست و مقام و مسئولیت را نگه دارید، اگر لازم شد مدح و ثنایی بگویید، دستی ببوسید، یا در جایی شتر دیدید، ندیدید! الاهم و فی الاهم کنید، شما که آبرویتان را مفت بدست نیاورده اید، لنگ را بچسبید! تا بر دولت و وزارت و وکالت تکیه زده اید عیبتان مستور و پرونده ها مختومه است! وای به روزی که لنگ از شما بستانند، همان چاکران و نوکران و دستبوسان آستان، شما را هو می کنند! از گذشته عبرت بگیرید، شما نیز گذشته‌ی آیندگانید! این شتری است که در خانه همه می خوابد!
  دولت اول: یادش بخیر، در خیابان ها فریاد می زدیم: " بازرگان، بازرگان، نخست وزیر ایران" چه شد؟ بی آبرویش کردند، مجلس ختمی هم نمی توان برایش گرفت، به جرم عضویت در حزب او زندان های طویل المدت می برند!
  دولت دوم:  ابوالحسن بنی صدر را می گویم، آخوندزاده بود، پدرش عالم اول همدان بود، امام به پدرش علاقه‌مند بود، بیش از یازده میلیون رای داشت، چه شد؟  با چهره گریم شده از کشور گریخت! لنگش را که گرفتند، دیگر در ملاء عام نتوانست ظاهر شود!
 دولت سوم  : دولت شهید رجایی، کمتر از یک ماه دوام داشت، شانس آورد که با لنگ در حمام شهید شد، اگر زنده می ماند، لنگش می ستاندند و مثل بقیه می شد، پس بیایید - به قول شهید باکری- دعا کنیم که شهید شویم، ظاهراً مسئول خوب در جمهوری اسلامی، شهید است!
  دولت چهارم : مهندس موسوی، او که از سران فتنه است و افراطی های جناح راست برای اعدام او عجله دارند، در خیابان‌ها و در تظاهرات دولتی هم به او ناسزا می گویند، در کنار نماز عبادی سیاسی جمعه هم عکس او و دیگر سران فتنه را در آتش منتشر می کنند! یکی او را انگلیسی و دیگری او را عامل موساد می‌نامد!
  دولت چهارم : آیت الله هاشمی رفسنجانی، او را که ریشه فتنه می خوانند و احمدی نژاد و مشایی و فاطی رجبی و ... او را مفصل هو کرده اند، شعارهای 9 دی را فراموش نکرده ایم: " تاجر ورشکسته    برگرد به باغ پسته "  و شعار علیه فرزندانش!
  دولت پنجم : حجةالاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، او هم که در آتش سران فتنه می سوزد و عده ای معتقدند باید او را اعدام کنند یا دست و پایش را از خلاف برید!
  دولت ششم : هنوز لنگ بر کمر دارد، گاهی لنگ بالا می رود و کسانی هو می کنند، مثل ماجرای مشایی و رحیمی و کردان و فقیه و یک میلیارد دلار و ....!  وای به روزی که لنگ از او بستانند ! آن وقت است که دیگر نمی‌توان با رانت لنگ از محاکمه فرار کرد!
پس ای دولتمردان؛ علیکم باللنگ، اوصیکم باللنگ، استعینوا باللنگ، اگر می توانید با خود لنگی به همراه بیاورید، هرچند حمامی اجازه خروج لنگ از حمام را نخواهد داد

۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

این شما و این هم خرافات اینترنتی


نمی دونم چی بگم واقعا. الان 2 ساعته که دارم فکر می کنم ، اما واقعا نمی تونم احساسمو بنویسم.
یه ایمیل اومده برام ، با این تیتر " شما خبری بس خوش دریافت خواهید کرد". این اولین بار نیست که چنین اتفاقی میافته ، اما این بار فرقش با دفعات قبل این بود که کسی برام این متنو فرستاد که ازش انتظار نداشتم. بیشتر از این توضیح نمی دم ، این شما و این هم خرافات اینترنتی.

"کارمای نیک  
 این مطلب، نوشتهای کوتاه و در عین حال جذاب است که دالایی لاما برای سال 2008 تنظیم کرده است. بخوانید و سرخوش گردید.
 خواندن و اندیشیدن در این مطلب بیش
تر از یکی دو دقیقه وقت نمیگیرد. این پیام را وانگذارید.

 متن باید حداکثر ظرف 96 ساعت از دستان شما به دیگری برسد. در آن صورت، شما خبری بس خوش دریافت خواهید کرد. این قانون برای همگان صادق است؛ با هر دین و مذهب و طرز فکری؛ حتی اگر شما اصلاً خرافاتی نباشید و به این حرفها دل ندهید.

1-  به خاطر داشته باش که عشق
های سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردنها و ریسکهای بزرگ محتاجاند.

2-   وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.

3- این سه میم را از همواره دنبال کن:

* محبت و احترام به خود را
* محبت به همگان را
* مسؤولیتپذیری در برابر کارهایی که کردهای

4- به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه می
جویی، گاه اقبالی بزرگ است.

5- اگر می
خواهی قواعد بازی را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر.

6- به خاطر یک مشاجره
ی کوچک،  ارتباطی بزرگ را از دست نده.

7-  وقتی دانستی که خطایی مرتکب شده
ای، گامهایی را پیاپی برای جبران آن خطا بردار.

8-  بخشی از هر روز خود را به  تنهایی گذران.

9-  چشمان خود را نسبت به  تغییرات بگشا، اما ارزش
های خود را بهسادگی در برابر آنها فرومگذار.

10-  به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است.

11-  شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیش
تر عمر کردی، با یادآوری زندگی خویش دوباره شادی را تجربه کنی.

12-  زیرساخت زندگی شما، وجود جوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده است.

13-  در مواقعی که با محبوب خویش ماجرا می
کنی و از او گله داری، تنها به موضوعات کنونی بپرداز و سراغی از گلایههای قدیم نگیر.

14-   دانش خود را با دیگران در میان بگذار. این تنها راه جاودانگی است.

15-  با دنیا و زندگیِ زمینی بر سر مهر باش.

16-  سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفته
ای.

17-  بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم سبقت گیرد.

18-  وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست داده
ای که چنین موفقیتی را به دست آوردهای.

19-  در عشق و آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن.

 اگر می
خواهی زندگیات عوض شود، این نوشتار را به دستکم 5 نفر برسان.

تا 4 نفر: زندگی
ات به مرور بهتر خواهد شد.

5 تا 9 نفر: زندگی
ات آنسان که وفق مراد توست، خواهد گشت.

10 تا 14 نفر:  شما دست
کم سه خبر خوش نامنتظر در سه هفتهی آینده خواهید شنید.

15 نفر و بیش
تر: زندگی شما به نحوی چشمگیر و بیرون از انتظار دگرگون خواهد شد و کارها همه آنسان که دوست میداری، خواهد شد.

این پیام را همین جوری رها نکنید.
این نوشتار را باید حداکثر تا 96 ساعت از دستان شما خارج شود.
 شما خبر خوش نامنتظری دریافت خواهید نمود."
جملات بدی نبودن اما احتمالا این روش (های شاید کثیف) ، از روش هایی هستند برای ترویج یک سری افکار خاص ، یا تبلیغ اندیشه خاص که پیروان اون اندیشه یا افکار خاص به هر دری می زنن برای انتشارش ، حالا چه سودی از این بابت نسیبشون میشه نمی دونم ، اما می دونم که این راهش نیست.
میخوام یه اعتراف کنم: چند ماه پیش این وبلاگ رو راه اندازی کردم ، من هم برای ترویج اندیشه خودم دست به کاری زدم که شاید خیلی با این ایمیل فرق نداشت. این وبلاگ صرفا توش مطالب سرگرمی گذاشته میشد ، اما کنارش لینک چند تا سایت و وبلاگ همسو با اندیشه خودم هم بود. جالب قضیه اینجاست که این روش جواب هم داد. وبلاگ انجمن بی خدایان بعد از یک سال از راه اندازی هنوز 1000 نفر بازدید کلی نداشت ، اما توی چند ماهی که لینکش بقل همین وبلاگ بود ، به دو هزار و خورده ای رسید. جالبتر از اون اینه که این وبلاگ با این که یک سوم سن اون وبلاگ رو داره تا همین لحظه که دارم این مطلبو می نویسم 50575 بازدید داشته.
بازم نمی دونم چی بگم ، فکر می کنم باید اول از خودم شروع کنم. هدف وسیله رو توجیه نمی کنه.

۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

شکلکهای یاهو در زبان شعرا